به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، «رادیو کتاب» از آن دست رسانههایی بود که به شکل تخصصی به موضوع کتاب در هر نقطه از کشور میپرداخت، اما در اولین اقدام نسرین آبروانی معاون صدای سازمان صدا و سیما این رسانه نه تنها ادغام بلکه تعطیل شده است. ا
ین گزارش اضافه میکند، طبق این دستور از چهارشنبه شب پخش برنامههای رادیو کتاب برای همیشه متوقف شد و استودیوی پخش برنامهها هم پلمب گردیده است. با این که گفته میشود این شبکه با شبکه فرهنگ ادغام شده است ولی تاکنون به سازندگان برنامههای رادیو کتاب ابلاغی در خصوص انتقال برنامه به باکس پخش رادیو فرهنگ نشده است.
فعالیت رادیو کتاب در بخشهایی چون معرفی آثار، ناشران، محققان مولفان مترجمان و همچنین چگونگی سیر تحول چاپ و نشر و تهیه کتاب و در ایران و جهان بود و در فعالیتی دیگر سیر تاریخی نویسندگان ایران و جهان هم مورد بررسی قرار میگرفت. خبرگزاری فارس برای گفتوگو در راستای انحلال با حمیدرضا ولیان مدیر این شبکه رادیویی، تماس گرفت اما او حاضر به صحبت در این زمینه نشد و شرح ماجرا را بر عهده مسئولان امر دانست.
در ادامه با محمدعلی دارایی مدیر کل اداره پخش صدا تماس گرفته شد اما وی نیز پاسخگو نبود.
از 27 آبان 91 همزمان با هفته کتاب، فعالیت رسمی خود را آغاز کرده بود.
بسم الله الرحمن الرحیم
بعضیها خیال میکنند که اگر بخواهند راجع به دورهی خلفا تحلیل کنند، حتماً باید با طعن به آنها همراه باشد؛ نه، طعن به خلفا در رادیو جایز نیست. اگر تاکنون این نکته را در جلسات قبل نگفتهام، الآن عرض میکنم که طعن به خلفا در رادیو مطلقاً جایز نیست؛ الآن حرام شرعی است.
داعیهی ما این است که میخواهیم انقلابمان را به دنیا صادر کنیم؛ کدام دنیا؟ در درجهی اول، دنیای اسلام است. آنوقت دنیای اسلام که یک میلیارد و دویست میلیون نفر جمعیت دارد و حدود چهارپنجمشان کسانی هستند که به چیزهایی به شکل مقدسات اعتقاد دارند، شما بیایید به این مقدسات اهانت بکنید؟! آیا این انقلاب صادر میشود؟!
خوب است بدانید و لا بد بعضی میدانند که در الجزائر وقتیکه بوادر و نشانههای این نهضت فعلی ظاهر شد، یکی از کارهایی که کردند، این بود که یک رساله در باب عقاید شیعه نسبت به خلفا منتشر کردند، تا خوب رابطهی آنها را با انقلاب قطع کنند!
بد نیست من خاطرهای را برای شما نقل کنم؛ هرچند که به خیلی از دوستان هم این را گفتهام. امام یکوقت در اوایل انقلاب در سخنرانیهایشان از معاویه به صورت طعنآمیزی اسم میآورند. شما میدانید که من مدتی را در بلوچستان بودم و با خیلی از علمای آنجا دوست نزدیک هستم. مردم و علمای سنی آن منطقه، معاویه را مقدس میدانند.
به امام عرض کردم که در طرف شرق کشورمان، چند صد میلیون نفر معاویه را محترم میشمارند و او را خال المؤمنین میدانند البته بحق یا بهناحق آن، مربوط به جلسهی بحث است یعنی مسلمانان هند، پاکستان، بنگلادش و افغانستان اغلب سنی حنفیاند؛ اینها معاویه را محترم میشمارند. امام گفتند عجب، من نمیدانستم!
من بعد از آن در طول این ده، یازده سال یک جملهی طعنآمیز از امام راجع به معاویه نشنیدم. من خودم در نماز جمعه راجع به جنگ صفین و سایر جنگهای امیر المؤمنین صحبت میکنم؛ اما اهانت نمیکنم. تاریخگویی، یک حرف است؛ اهانت، حرف دیگری است. تاریخ بیست و سهسالهی بعد از رحلت پیامبر تا خلافت امیر المؤمنین، یک تاریخِ قابل بررسی است؛ باید بررسی شود؛ اما در آن اهانت و جسارت به خلفا بههیچوجه نباید باشد.
منبع:http://farsi.khamenei.ir/newspart-print?id=2603&nt=2&year=1370&tid=1647