سرمربی تیم ملی فوتبال ایران گفت:نمیخواهم صحبت کنم برای اینکه اگر بخواهم این کار را انجام دهم باید به 34 سال مربیگریام پایان دهم.
به گزارش سایت خبری جیبامز، کارلوس کیروش بعد از شکست تیم ملی ایران در ضربات پنالتی مقابل عراق و حذف از مرحله یک چهارم نهایی جام ملتهای آسیا گفت: راجع به این مطلب نمیخواهم صحبت کنم برای اینکه اگر بخواهم این کار را انجام دهم باید به 34 سال مربیگریم پایان دهم که این کار منصفانه نیست. وقتی در بازی اول صحبت از داوری کردم قصد بی احترامی نداشتم و فقط به سلامت بازیکنان تاکید کردم که داور باید توجه داشته باشد به سلامتی بازیکنان من. وقتی دروازه بان پولادی را هول داد چه کسی باید کارت بگیرد؟ بیشتر صحبت نمیکنم چون محروم میشوم. به بازیکنان عراق و خودم تبریک میگویم.
وی در پاسخ به سوالی در مورد اینکه شما یکی از بهترین مربیان ایرانی هستید و مردم همچنان شما را دوست دارند، افزود: از شما کمال تشکر را دارم.
سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در ادامه در مورد اینکه چه نظری در مورد ضربات پنالتی در مسابقات حذفی دارد و آیا پنالتی را بهترین راه برای مشخص شدن نتیجه میداند اظهار داشت: شما میتوانید تصور کنید اکنون چه حسی دارم؟ نمیتوانم تمام حسم را بگویم به تیم ملی عراق تبریک میگویم به هواداران و بازیکنان ایران هم تبریک میگویم چرا که میدانید امسال چه اتفاقی افتاد.با کمال احترامی که برای مردم ایران دارم از مقامات آسیا میخواهم اتفاقات امروز را بررسی کنند تا مشخص شود امشب چه شده است اگر من امروز بگویم چه شده است مثل بازی با بحرین که من را مورد اتهام قرار دادند که به داور توهین کرده ام و محروم شدم برخورد می شود اما اگر بگویم امشب چه شده است من را مادم العمر محروم میکنند بازهم به عراق میگویم که برایشان بهترینها را آرزو دادم برای تمام بازیکنان شجاع ایرانی که عملکرد خوبی در طول 120 دقیقه داشتند بهترین تشکرها را بیان میکنم.
کیروش در پاسخ به این سوال که با توجه به شکست تلخ امشب و با توجه به قضاوت بد داور چه نظری در مورد آینده دارید گفت: در فوتبال بدون حال آینده نیست. قلب ما شکسته و آکنده از دردی هستیم که امشب اتفاق افتاد در جام جهانی همه دیدند مقابل آرژانتین با ناداوری صعود نکردیم. از شهر کوچکی در بیابان آمدم شما بگویید چطور این داور را انتخاب کردند که یک پرونده با من در بازی با بحرین دارد و من را محروم کردند. بازیکنانم روحیه جندنگی دارند و آنها و هواداران تا ابد در قلب من هستند به خاطر حمایتها و روح بزرگی که دارند.
وی در مورد آینده کاریاش در تیم ملی ایران و اینکه قبل از جام ملتهای آسیا گفته بود اگر به فینال نروند شرایط برایش سخت میشود عنوان کرد: واقعا نمیدانم برخی اوقات در فوتبال در کار مربیگری به جایی میرسید که نگاه میکنی آیا منطقی است شغلم را تغییر دهم یا نه واقعا هیچ چیز نمیدانم. بازهم به عراق تبریک میگویم.
سرمربی تیم ملی ایران در ادامه خاطرنشان کرد: خسته نمیشوم از اینکه بگویم چگونه این داور را انتخاب کردند اگر لازم باشد زانو میزنم در چمن و از کنفدراسیون آسیا سوال میکنم این چه انتخابی بود آیا ویلیامز امشب راحت میخوابد؟ با کمال احترام سوال میکنم و این یک سوال است که اگر لازم باشد زانو میزنم و آن را میپرسم.
وی افزود: در صحبتهای قبلی گفتم خیلی نارحتیم اما به عراق به خاطر صعود به مرحله بعد تبریک میگویم به بازیکنانم هم خسته نباشید میگویم از شما عذرخواهی میکنم که نمیتوانم بیشتر صحبت کنم چرا که در اینصورت باید شغلم را کنار بگذارم اما اکنون جوان هستم و میخواهم به کارم ادامه دهم.
سرمربی تیم بسکتبال مهرام گفت: برای ما فرق نمیکند با کدام تیم در فینال بازی کنیم و باید روی تیم خودمان تمرکز داشته باشیم.
مصطفی هاشمی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، در مورد صعود به فینال جام ملی بسکتبال اظهار داشت: بازی سختی را مقابل قزوینیها داشتیم. آنها تیم خوب و دوندهای هستند. در کوارتر اول بسیار خوب ظاهر شدیم و توانستیم اختلاف را زیاد کنیم اما فکر می کنم این موضوع باعث غرور بازیکنان شد.
وی ادامه داد: ما باید یاد بگیریم که تیمی را دست کم نگیریم حتی اگر اختلاف زیاد باشد. مهم این است که از ابتدا تا انتها با برنامه کار کرده و برنامهها در زمین پیاده شود.
سرمربی بسکتبال مهرام در خصوص اینکه دوست دارید از میان پتروشیمی یا دانشگاه آزاد کدام تیم در فینال حریفتان شود گفت: برای ما فرقی ندارد ما باید تیم خودمان را آماده کنیم تا مقابل هر حریفی برای برد به میدان برویم اینکه بخواهیم بگوییم کدام تیم بیاید و کدام تیم نه درست نیست.
به گزارش فارس، تیم مهرام با شکست هفت الماس قزوین به فینال جام ملی راه یافت و باید به مصاف برنده دانشگاه آزاد و پتروشیمی برود.
کارلوس کیروش پس از شکست تیم ملی فوتبال کشورمان مقابل عراق در مرحله یکچهارم نهایی جام ملتهای آسیا و حذف از این رقابتها گفت: پیام و حرفی ندارم و صحبتی نمیکنم چون اگر حرفی بزنم شغلم از دست خواهد رفت. من اعتراض دارم به داوری در خصوص حرکت پولادی اما اگر حرف بزنم 33 سال مربیگریام تمام میشود و این منصفانه نیست.
وی ادامه داد: واقعیت این است که اگر در بازی اول انتقاد کردم قصد بی احترامی نداشتم و تنها به سلامت فیزیکی بازیکنان حساسیت داشتم و فکر میکردم. دروازبان عراق پولادی را هل داد اما شما بگویید چه کسی باید اخطار میگرفت؟ با این حال به عراقیها تبریک و به تیم خود هم آفرین میگویم.
کیروش در پاسخ به طرح این موضوع از سوی یک خبرنگار ایرانی که او این بازی را نباخته و 70 میلیون ایرانی سرمربی تیم ملیشان را دوست دارند، اظهار داشت: من از شما تشکر میکنم.
سرمربی تیم ملی درباره اینکه نظرتان در خصوص ضربات پنالتی بازیهای حذفی چیست، گفت: شما میتوانید متصور شوید که من چه حسی دارم. البته احساسم را نمیتوانم بگویم فقط به عراق تبریک میگویم و به بازیکنان و هواداران ایران که مستحق بهتر از این بودند هم تبریک میگویم. برای عراق آرزوی بهترین ها را دارم و سرحد احترام را برای تمام بازیکنان ایرانی قائلم.
کیروش اضافه کرد: با تمام احترامی که برای تمام مقامات قائلم از رئیس ای اف سی تقاضا دارم این موارد را بررسی کند. شما اهالی رسانه هم بررسی کنید. اگر من بگویم مرا محروم میکنند. من هنوز یک پرونده باز با ویلیامز دارم که به او توهین کردم و اگر بخواهم حرفی بزنم من را محروم خواهند کرد.
وی درباره اینکه با توجه به شکست تلخ ایران و قضاوت بد داور نظر شما در خصوص آینده چیست، گفت: مطمئنا بدون حال، در فوتبال آیندهای نیست و وقتی نمیتوان در حال کاری انجام داد برای آینده هم نمیشود کاری کرد.
کیروش یادآور شد: قلب ما آکنده است. در جام جهانی در بازی با آرژانتین با قضاوت بد نتوانستیم بالا برویم. چگونه این داور برای بازی امروز انتخاب شد؟ مقامات بگویند کسی که یک پرونده باز با ما دارد چطور دوباره بازی ما را سوت زد؟ این بازیکنان به خاطر روحیه جنگجویانه تا ابد در قلب من هستند.
وی درباره اینکه با این شرایط و با توجه به اینکه گفته بودید در صورت نرسیدن به دیدار نهایی شاید بروید؛ آیا در ایران خواهید ماند یا خیر، تصریح کرد: واقعا نمیدانم، بعضی وقتها در فوتبال به این نکته میرسید که آیا منطقی است اصلا شغلت را ادامه دهی؟
کیروش بار دیگر به انتخاب داور این دیدار اشاره کرد و گفت: خسته نمیشوم از اینکه تکرار کنم چرا ویلیامز برای این بازی به عنوان داور انتخاب شد. جلوی کمیته انضباطی ای اف سی زانو میزنم و میپرسم که این چه انتخابی بود؟ آیا ویلیامز میتواند امشب راحت بخوابد؟ اگر زانو بزنم، این سوال را خواهم پرسید. با این اتفاقات عراق صعود کرد و ما به خانه برمیگردیم.
سرمربی پرتغالی تیم ملی ایران گفت: به تک تک بازیکنانم به خاطر بازی خوب تبریک میگویم و آنها را تحسین میکنم و عذر میخواهم که نمی توانم برخی مطالب را بگویم.
حامد همینطور حرف میزد۰فرشید خودش را با اسباب بازی ها سرگرم کرده بود۰با وجود اینکه کلاس اول دبستان بود حتی نمیتوانست سیبی را به تنهایی پوست بکند۰حامدانتظار داشت همه کارها را فرخنده انجام دهد۰با وجود اینکه فرخنده کار تمام وقت اداری داشت و حامد کار پاره وقت'اما میخواست که حتی میوه هم پوست کنده و آماده خوردن باشد و فرشید هم مثل خودش دست به سیاه و سفید نزند۰
سالهای زیادی از آن روز میگذرد۰فرشید ازدواج کرده اما از عهده وظایف معمولی یک هم خانه هم بر نمیاید۰هنوز هم مادرش نا گزیر است در بعضی موارد حمایتش کند۰همسر فرشید هم که کاری جز دانشگاه رفتن یاد نگرفته'چاره را در این دیده که غذا را از بیرون سفارش دهد یا با سوسیس و کالباس قضیه را فیصله دهد۰پدر فرشید آپارتمانی برای پسرش خریداری کرده بود که همان را فروخته و از سودش زندگی را به این نحو سپری میکنند۰
پایه اولیه تربیت فرزندان در خانواده ریخته میشود۰در این زمینه هماهنگی والدین برای نحوه تربیت بسیار مهم است۰اگر هر کدام سلیقه و عقیده متفاوتی داشته باشند راه را برای سو استفاده بچه ها باز میکنند۰
خلاصه سالها گذشت تا اینکه پسره دانشگاه قبول شد و بعد چن وقت بگوش دختره رسید که پسره عاشق یه دختر تو دانشگاه شده و باهاش رابطه داره و وقتی دختره این موضوع رو شنید دیگه ناامید شد ازاینکه پسره هم دوسش داره ولی بازم هروقت دختر اسمی از پسره میشد دلش میلرزید دختره از روی اینکه نمیدونم چی رفت با سه نفر دوس شد و این دختر محرم اصرارش دختر عمش بود دختره از روی سادگی فکر میکرد که اگه بگه با این همه ادم رابطه دارم این همه دوس پسر دارم جذاب میشه هربار پیش دختر عمش میگفت بافلانی رابطه دارم
چن وقت گذشت عصر بود دختره بون هیچ منظوری به پسرعمش اس داد و یکوچولو باهم جرو بحث کردن و تموم شد شب بود دورو بر ساعت یک دختره دید صدای پیام گوشیش در اومد رفت برداره دید شماره پسر عمشه یخورده که حرف زدن سر حرف باز شد و پسر عمه شروع کرد به گفتنه حرفاش تموم این مت که دختره فک میکرد فقط اون به پسره علاقه داره نگو پسره هم عاشق دختره بود و نمیتونسته بگه خلاصه همه چی دس شده بود عشقی که تو دل مخفی شده بود و این دوتا بهم گفتن تااینکه پسره پیش خواهرش موضوع رو میگه همون دختر عمه که محرم اصرار دختره بوده دخترعمه برمیگرده همه چیرو بدون هیچ اطلاعی میگه و همه چی رو بهم میریزه ختره همون شب برمیداره قرص میخوره و حالش بهم میخوره ولی کسی از دردش خبر نداره
و این شد عاقبت این دوتا عاشق که بعد این همه مدت تازه داشتن بهم میرسیدن
من از طرف اون دختره به دخترعمه میگم خیلی بی معرفتی
بسلامتی همه اونایی که عشقشون تو سینه مخفیه و ابدی