احساسمو از دست دادم!
کسی تنهام نذاشته اما دلم تنهاست!
قلبم نشکسته اما.احساس می کنم
یه زخم عمیق روی تنش جا خوش کرده.
از این زندگی خسته نشدم اما.
فقط گاهی احساس می کنم
باید بگم دیگه کم آوردم؛ انصراف می دم!
دلتنگ نشدم اما..
یه وقت هایی دلم هوای
بودن کسی رو می کنه که خودمم نمی دونم کیه
افسرده نیستم اما.خب گاهی پیش میاد
حوصله ی هیچ کس و ندارم
؛ حتی خودمو!حالم بد نیست
اما.گاهی وقتها خوب می فهمم
چقدر می تونه یه اتفاق ساده از پا درم بیاره!
هنوز دیوونه نشدم نه...؟!!
گاهی آنچنان مزخرف می شوم
که برای دیگران قابل درک نیستم
.حتی عزیزترین کسم را از خودم می رانم
اما در آن لحظه در دلم آرزو دارم
او بگوید:می دانم دست خودت نیست، درکت می کنم...