جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

جدیدترین مطالب فارسی

دانلود عکس و فیلم، دانلود آهنگ جدید، دانلود بازی، مطالب تفریحی جذاب، استخدام، دانلود مداحی

ارسال به دوستان

 
آینده عربستان پس از انتقال قدرت؛ نزاع بر سر قدرت از درون و برون

مرگ «عبد‌الله بن عبد‌العزیز» و به قدرت رسیدن «سلمان بن عبد‌العزیز» در کنار عزل و نصب‌های صورت گرفته در خاندان سعودی تاثیری انکار ناپذیر بر سیاست‌های این کشور در عرصه‌های داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی می‌گذارد.

خبرگزاری فارس: آینده عربستان پس از انتقال قدرت؛ نزاع بر سر قدرت از درون و برون
 

 

به گزارش گروه بین المللی خبرگزاری فارس، روزنامه لبنانی «السفیر» در مقاله‌ای به قلم «مصطفى اللباد» به بررسی تغییر و تحولات داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی پس از انتقال قدرت در عربستان سعودی می‌پردازد.

السفیر در این‌باره می‌نویسد: با مرگ «عبد الله بن عبد العزیز»، پادشاه سعودی در سن 91 سالگی، عربستان سعودی از زمان تاسیس خود در سال 1932 میلادی تاکنون در برابر مرحله جدیدی از تاریخ خود قرار می‌گیرد.

اهمیت بی‌مانند منطقه‌ای و بین المللی کشور عربستان سعودی در این امر نهفته است که این کشور بزرگ‌ترین تولید کننده نفت جهان و پنجمین کشور دارای بیشترین ذخایر نفتی در دنیا بشمار می‌آید و این موجب می‌شود، تاثیر بسزایی بر بازارهای بین المللی نفت داشته باشد.

صرف نظر از نفت، وجود مقدسات اسلامی در مکه مکرمه و مدینه منوره به کشور عربستان جایگاه و بُعد روحی و معنوی ویژه‌ای نزد مسلمانان می‌دهد.

همچنین هدایت و رهبری یکی از محورهای نزاع و درگیری در منطقه و نفوذ آن در عرصه منطقه‌ای به این کشور قدرتی بخشیده که هرگونه تغییر و تحولی در عربستان مورد توجه کشورهای بزرگ جهان و منطقه قرار گیرد، چون این کشورها از میزان تاثیرگذاری عربستان بر پرونده‌های داخلی، منطقه‌ای و بین المللی اطلاع دارند.

موازنه‌های داخل خاندان حاکم

بیماری ملک عبد الله،‌ پادشاه سابق عربستان برکسی پوشیده نبود، بلکه به معضلی در زمینه انتقال قدرت در این کشور تبدیل شده بود و در این میان اگرچه شاهزاده سلمان بن عبد العزیز 80 ساله به عنوان ولی عهد و شاهزاده مقرن 70 ساله به عنوان جانشین ولی عهد براساس خواست و ترتیبات اتخاذ شده توسط ملک عبد العزیز انتخاب شده بودند، اما مشکل واقعی در نزاع بین شاهزادگان نسل دوم سعودی یعنی نوادگان ملک عبد العزیز نهفته است، بخصوص نزاع بین شاهزاده «متعب بن عبد الله»، فرزند ملک عبد الله تازه درگذشته و شاهزاده «محمد بن نایف»، فرزند ولی عهد اسبق عربستان سعودی.

در این میان ملک عبد الله در طول حیات خود تلاش بسیار کرد، تا راه رسیدن به سلطنت را برای پسرش شاهزاده متعب هموار کند و در این بین تلاش‌هایش با یکی از جناح‌های قدرتمند حاکم بر خاندان سعودی یعنی شاهزادگان «سدیری» تصادم پیدا می‌کرد.

سدیری‌ها در واقع فرزندان ملک عبد العزیز، بنیانگذار پادشاهی سعودی از «حصه السدیر»، همسر عبد العزیز بودند که جایگاه مهمی نزد وی داشت و مهمترین آنها ملک فهد، پادشاه اسبق عربستان و شاهزاده سلطان بن عبد العزیز و شاهزاده نایف بن عبد العزیز، ولی‌عهدهای اسبق این کشور و پادشاه کنونی شاه سلمان بن عبد العزیز هستند.

به همین دلیل عبد الله، «شورای بیعت» را در سال 2007 میلادی ابداع کرد تا مسئولیت انتخاب ولی عهد در صورت وجود هرگونه مانع و یا موانع را برعهده بگیرند و این موضوعی است که با انتخاب شاهزاده سلطان و شاهزاده نایف قابل ملاحظه بود، به گونه‌ای که این شورای بیعت بود که مسئولیت انتخاب ولی عهد پس از آنها را برعهده گرفت.

یک سال قبل ملک عبد الله، شاهزاده مقرن را به جانشینی شاهزاده سلمان برگزید که در آن زمان ولی عهد عربستان بود و با این اقدام شاهزاده «احمد بن عبد العزیز» را که سناً از شاهزاده مقرن بزرگ‌تر بود، اگرچه از شاخه سدیری‌ها شمرده می‌شد، نادیده گرفت.

به موازات این اقدام ملک عبد الله سلسله تغییراتی را در وزارتخانه‌های دفاع و اطلاعات عربستان و همچنین معاونان وزراء انجام داد که تضعیف جناح سدیری را در خاندان سعودی درپی داشت و بارزترین این اقدامات برکناری شاهزاده «خالد بن سلطان»، از معاونت وزارت دفاع بود.

از این اقدامات تنها می‌شد، یک نتیجه گرفت اینکه شاهزاده مقرن که تاکنون دارای نفوذ و قدرتی در خاندان سعودی نبود – مادر وی کنیزی یمنی الاصل بود – یکباره توسط ملک عبد الله دارای قدرت و اقتدار شد و در صورت رسیدن به قدرت شاهزاده متعب بن عبد الله را به عنوان جانشین خود انتخاب خواهد کرد و این همان چیزی بود که ملک عبد الله در پی آن بود.

نکته حائز اهمیت آن بود که پس از مرگ عبد الله دفتر سلطنتی سعودی بیعت با پادشاه جدید این کشور یعنی شاهزاده سلمان را با بیعت با ولی عهد وی یعنی شاهزاده مقرن، به خواست پادشاه سابق عربستان همراه گرداند که موضوع تازه و جدیدی نبود، اما مسئله غافلگیر کننده برای همه دستور ملک سلمان، پادشاه جدید عربستان در انتصاب شاهزاده محمد بن نایف به عنوان جانشین ولی عهد و به موازات آن برکناری «خالد التویجری» از ریاست دفتر سلطنتی و فرماندهی گارد سلطنتی و انتخاب شاهزاده «محمد بن سلمان»، پسرش به جای وی در این سمت‌ها تنها دقایقی پس از مرگ ملک عبد الله بود.

به این ترتیب جسد ملک عبد الله پیش از آنکه در قبر گذاشته شود، تکلیف جانشینی در خاندان سعودی روشن گردید تا کاملا سدیری شود. از این موضوع می‌توان دو نتیجه گرفت:

- سخنرانی تلویزیونی شاه سلمان، پادشاه جدید عربستان که در آن ولی عهدی شاهزاده مقرن را به رسمیت می‌شناسد و باید وی را «جاده صاف کن» شاهزاده متعب بن عبد الله برای رسیدن به قدرت نامید، پیش از مرگ ملک عبد الله به ثبت رسیده و پادشاه تازه درگذشته عربستان از هر اقدامی برای آنکه راه را برای رسیدن پسرش به قدرت هموار کند، فروگذاری نکرد.

- دوم آنکه تسریع در صدور اوامر عزل و نصب جانشین ولی عهد و رئیس دفتر سلطنتی و گارد سلطنتی و اعلام بیانیه منتشره در این خصوص به این جهت بود که همزمان با گرفتن بیعت برای پادشاه و ولی‌ عهد جدید، بیعت برای متصدیان مناصب فوق نیز گرفته و به منصب شاهزاده محمد بن نایف مشروعیت قبیله‌ای داده شود.

در این بین باقی ماندن شاهزاده مقرن در سمت خود به عنوان ولی‌ عهد یا باقی نماندن وی در این منصب تاثیر چندانی بر موازنه جدید قوا در خاندان سعودی نمی‌گذارد که تاکید می‌کند، از این پس قدرت در دست جناح سدیری‌هاست، حال این قدرت چه توسط شاه سلمان و چه توسط شاهزاده محمد بن نایف پس از سلمان بدست آنها برسد، فرقی نمی‌کند، آنچه مهم است، بدست گرفتن قدرت توسط این جناح و حفظ آن در خاندان سعودی است تا رویای ملک عبد الله، درگذشته مبنی بر رسیدن فرزندش، شاهزاده متعب به قدرت محقق نشود، اگرچه شاهزاده متعب با وجود دور شدن از ولی عهدی همچنان رئیس گارد ملی عربستان سعودی است.

بازتاب‌های منطقه‌ای

مرگ ملک عبد الله در زمانی رخ داد که عربستان سعودی با شرایط بسیار حساسی مواجه است. پس از ظهور گروه تروریستی تکفیری «داعش» و توسعه دامنه نفوذ و فعالیت آن در کشورهای سوریه و عراق و ورود حوثی‌ها به «صنعا»، پایتخت یمن موجب شد تا عربستان سعودی و محور هم پیمانش در منطقه در موضع دفاعی قرار گیرند.

از سوی دیگر، ادامه مذاکرات ایران به عنوان کشوری که عربستان آن را رقیب سرسخت خود در منطقه می‌داند، با آمریکا به عنوان کشوری که عربستان به آن به عنوان ضامن امنیت خود بشمار می‌آورد، فشار بر ریاض را افزایش داد و این کشور را واداشت تا برگه بازی با قیمت نفت را رو کند و قیمت جهانی نفت را به پایین‌ترین حد آن در عرصه بین المللی برساند.

کارشناسان تاکید می‌کنند که رسیدن شاهزاده متعب بن عبد الله به قدرت مناسب‌ترین گزینه برای ایران خواهد بود، چون وی را درگیر جنگ قدرت در خاندان سعودی و رویارویی با جناح سدیری‌ها خواهد کرد و این موضوع ریاض را از پرداختن بیش از پیش به پرونده‌های منطقه‌ای و رقابت با ایران در عرصه منطقه باز می‌دارد.

همچنین پیش بینی شده که عربستان سعودی سیاست‌های منطقه‌ای گذشته خود را ادامه دهد، اما در قبال پرونده‌های یمن و سوریه و لبنان سرسختی بیشتری از خود نشان دهد.

در پرونده یمن انتظار می‌رود، ریاض سیاست‌های جدیدی اتخاذ کند که در گرد آوردن و متحد کردن بیش از پیش قبایل سنتی هم پیمان عربستان سعودی جهت رویارویی با حوثی‌ها نمود پیدا کند.

همانگونه که در پرونده سوریه پیش بینی می‌شود، ریاض در قبال هرگونه راه حل مسالمت آمیز در قبال بحران سوریه مقاومت کند.

در پرونده لبنان نیز انتظار می‌رود، عربستان سعودی با کمک هم پیمانانش در این کشور موقعیت و جایگاه «فواد سنیوره»، رئیس فراکسیون المستقبل در پارلمان لبنان و «نهاد المشنوق»، وزیر لبنانی را جهت رویارویی با «سعد الحریری»، نخست وزیر اسبق این کشور تقویت کند که رابطه‌اش از چند سال پیش با شاهزاده محمد بن نایف رو به تیرگی نهاده است.

اما در خصوص پرونده هسته‌ای ایران و رابطه تهران – ریاض باید گفت، تا زمانی‌که مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا ادامه داشته باشد، ریاض از این مذاکرات احساس ناامنی خواهد کرد و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از دستیابی به هرگونه توافقی در این خصوص انجام خواهد داد.

در عرصه منطقه‌ای نیز به نظر نمی‌رسد، افق پیش روی دو کشور جهت نزدیکی مواضع و دیدگاه‌ها وجود داشته باشد، بنابراین انتظار می‌رود، این روابط به همان شکل و صورت دوره ملک عبد الله در زمان شاه سلمان نیز ادامه پیدا می‌کند، اگرچه برخی تحلیل‌ها از امکان سردتر شدن روابط نیز سخن می‌گویند و این بالطبع تاثیر خود را بر پرونده‌های منطقه‌ای آن هم به صورت منفی خواهد گذاشت.

تاثیرات بین المللی

در عرصه بین المللی مهمترین پرونده، پرونده روابط ریاض – واشنگتن است که با توجه به منافع و اهداف مشترک دو جانبه تغییری را در روابط عربستان سعودی و آمریکا شاهد نباشیم، همانگونه که انتظار می‌رود، سیاست‌های نفتی عربستان سعودی بر منوال کاهش جهانی بهای نفت ادامه یابد و ریاض همچنان روابط خود با لابی نفتی آمریکا را که از دهه‌ها پیش تاکنون وجود داشته ادامه دهد و حتی بر عمق و گستره آن بیفزاید و از آن به عنوان یکی از مهمترین اهرم‌های فشارش در منطقه و عرصه بین المللی استفاده کند.

خلاصه سخن

با وجود حضور خاندان سعودی در مراسم مرگ ملک عبد الله، پیش از مرگ وی رقابت‌ و نزاع شدید و بسیاری برسر تعیین منصب جانشینی بین شاهزادگان سعودی مشاهده شد.

با مرگ عبد الله و آنگونه که تاکنون از روند امور برمی‌آید، این جناح سدیری است که نشان داد، جایگاه و موقعیت خود را در خاندان سعودی تقویت کرده تا به این ترتیب رویای شاه سابق سعودی در به قدرت رساندن پسرش شاهزاده متعب و هموار کردن این راه برای وی را بر باد دهد.

پادشاه در عربستان سعودی دارای اختیارات بسیاری است و تمام تصمیم گیری‌ها به وی ختم می‌شود، به همین دلیل مواضع و دیدگاه‌های شاه سلمان خیلی زود آثار و نشانه‌های خود را در عرصه سیاسی عربستان چه داخلی و چه خارجی نمایان خواهد ساخت، به ویژه آنکه تحولات منطقه‌ای به سرعت در جریان است.

مرگ ملک عبدالله؛ عبور از پیچ جانشینی و ورود به چاله‌های جدید

برکناری زودهنگام منصوبان ملک عبد الله از سوی سلمان بن عبد العزیز می تواند واکنش آنها را در پی داشته باشد دوم اینکه بازگشت مجدد قدرت به جناح سدیری ها می تواند به روند اصلاحات بطئی و لاک پشتی که ملک عبد الله آغاز کرده بود ، پایان دهد.

بلافاصله بعد از مرگ عبد الله بن عبد العزیز پادشاه فقید عربستان سعودی سلمان بن عبد العزیز به مقام پادشاهی و مقرن بن عبد العزیز به مقام ولیعهدی رسیدند . البته ملک عبد الله  با مشورت شورای بیعت( که از ابتکارات شخص ملک عبد الله بود )برای پیشگیری از بروز بحران جانشینی ،در اقدامی سنت شکنانه ولی ولیعهد را نیز تعیین کرد و اگر در ابتدا احتمال داده می شد که این سنت شکنی بعد از مرگ وی با اعتراض روبرو شود و برای مثال سلمان بن عبد العزیز فرد دیگری را برای ولیعهد خود انتخاب کند اما پادشاه جدید نیز به تاسی از میراث ملک عبد الله محمد بن نایف وزیر کشور را با حفظ سمت برای ولی ولیعهد خود (مقرن بن عبد العزیز)منصوب کرد که این انتصاب با توجه به اینکه محمد بن نایف برخلاف ولیعهد های پیشین نه از پسران عبد العزیز بلکه نوه وی محسوب می شود لذا نقطه عطف در تاریخ نظام سیاسی سنتی عربستان و روند انتقال قدرت در این کشور نیز محسوب می شود.

ملک عبدالله درگذشت؛ امیر سلمان پادشاه جدید عربستان شد

منابع خبری از مرگ ملک عبدالله٬ پادشاه عربستان خبر دادند. او پس از یک دهه حکومت٬ در بیمارستانی در ریاض جان باخت و با مرگش برادر او امیر سلمان٬ ولیعهد ۷۹ ساله عربستان٬ پادشاه کشور شد.

ملک عبدالله٬ ششمین پادشاه عربستان٬ در نخستین ساعات بامداد جمعه (۳ بهمن٬ ۲۳ ژانویه) در سن ۹۰ سالگی درگذشت. بنا بر اعلام رسانه‌های عربستان٬ با مرگ پادشاه حالا امیر سلمان بن عبدالعزیز٬ برادر او٬ پادشاه مهم‌ترین کشور تولیدکننده نفت جهان شده است. ملک عبدالله که در سال ۱۹۸۲ به عنوان ولیهعد عربستان انتخاب شده بود٬ در سال ۲۰۰۵ و پس از درگذشت ملک فهد٬ به پادشاهی عربستان رسیده بود.

به گزارش رسانه‌های عربستان٬ ملک سلمان برادر خود٬ امیر مقرن بن عبدالعزیز را به عنوان ولیعهد خود معرفی کرده است. امیر سلمان در هفته‌های گذشته با وخامت حال ملک عبدالله٬ عملا مسئولیت اداره کشور را برعهده گرفته بود. او پنج دهه به عنوان فرماندار ریاض مشغول فعالیت بود.

ملک عبدالله٬ ملک سلمان و امیر مقرن٬ پسران ملک عبدالعزیزند که به عنوان بنیان‌گذار عربستان سعودی مدرن شناخته می‌شود و از آنها با عنوان آل سعود یاد می‌کنند. امیر مقرن٬ ولیعهد کنونی٬ سال‌ها به عنوان رئیس اطلاعات پادشاهی آل‌سعود فعالیت کرده و در سال‌های گذشته از مهم‌ترین مشاوران ملک عبدالله در زمینه امنیت و سیاست خارجی بوده است.

تلویزیون دولتی عربستان اولین رسانه‌ای بود که با قطع برنامه‌های عادی و پخش قرآن٬ خبر مرگ ملک عبدالله را رسما اعلام کرد. قرار است مراسم خاک‌سپاری پادشاه فقید عربستان سعودی٬ روز جمعه (۲۳ ژانویه/ ۳ بهمن) برگزار شود.

ملک عبدالله که از ۳۱ دسامبر به خاطر عفونت ریه در بیمارستان بستری شد٬ متولد سال ۱۹۲۴ بود. او در عربستان به عنوان پادشاهی اصلاح‌طلب و سیاستمداری کارکشته شناخته می‌شد که توانست در طول یک دهه حکومت٬ تغییراتی تدریجی در ساختار قدرت پدید آورد و در عین حفظ استقلال در سیاست خارجی٬ روابط سیاسی پایداری با ایالات متحده آمریکا ایجاد کند.

ملک عبدالله میلیاردها دلار از درآمدهای نفتی عربستان را صرف مدرنیزاسیون سیستم آموزشی این کشور کرد و آغازگر گشایش‌های اقتصادی چشمگیری در این کشور شد. در دوران حکومت او عربستان به سازمان تجارت جهانی پیوست و با ابتکار او بود که عربستان سعودی برای اولین بار طرحی برای صلح اعراب با اسرائیل ارائه کرد. با این حال٬ عربستان در دوران حکومت او هرگز گامی به سوی دموکراسی برنداشت.

با اعلام خبر مرگ ملک عبدالله٬ افراط‌گرایان سنی در شبکه‌های اجتماعی و پلت‌فرم‌های آنلاین از مرگ او که در نظر آنان «حاکمی ستمگر» بود ابراز خشنودی کرده و با ذکر دعا به درگاه خدا ابراز امیدواری کردند که مرگ ملک عبدالله آغازی برای پایان یافتن حکومت آل‌ سعود باشد.

آیا جرم در دست داشتن عکس شیخ علی سلمان مرگ است؟ + تصاویر

گزارش مصور:

آیا جرم در دست داشتن عکس شیخ علی سلمان مرگ است؟

این جوان پس از اصابت گلوله فورا به زمین افتاد اما تا آخرین لحظه جان دادن هیچ‌گاه عکس دبیرکل مبارز جمعیت الوفاق را‌‌ رها نکرد.

ابنا

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ موج سرکوبگری و ارعاب رژیم آل خلیفه در بحرین به جایی رسیده است که حتی برای در دست داشتن تصویر «شیخ علی سلمان» دبیر کل جمیعت الوفاق اسلامی بحرین در این کشور مجازات مرگ در نظر گرفته است.

روزنامه مرآة البحرین، امروز با انتشار تصاویری از شهادت یک جوان بحرینی که عکس شیخ علی سلمان را در دست داشت نوشت: این جوان اعتراض خود را به مسالمت آمیز اعلام کرد و تنها جرم او در دست داشتن تصویری از شیخ علی سلمان بود اما سوال این است که چرا وی باید به این جرم کشته شود؟ چرا او که با دست خالی و بدون هیچ سلاحی در برابر خودروی زرهی ایستاده بود باید بطور وحشیانه کشته شود؟

این جوان حتی شعاری سر نداده بود و تنها تصویری از شیخ سلمان در دست داشت تا اقدام دستگاه حاکم به بازداشت وی را محکوم کند.

از سوی دیگر جنایتکاری که این جوان بحرینی بی‌دفاع را با شلیک گلوله هدف قرار داد در خودروی زرهی قرار داشت و هیچ خطری نیز وی را تهدید نمی‌کرد.

این نظامی تروریست حتی جرأت بیرون آمدن از خودرو را نداشت و از دریچه‌ای در خودرو این جوان را هدف قرار داد و از فاصله چند قدمی به طور مستقیم به چهره این شهروند بحرینی گلوله‌ای شلیک کرد. پس آیا تروریسم چیزی غیر از این است؟

این جوان پس از اصابت گلوله فورا به زمین افتاد اما تا آخرین لحظه جان دادن هیچ‌گاه عکس شیخ علی سلمان را‌‌ رها نکرد.

آری عکس شیخ علی سلمان با خون این جوان آغشته شد اما شیخ علی سلمان همچنان سربلند باقی خواهد ماند.

«نبیل رجب» فعال برجسته سیاسی بحرین رژیم آل خلیفه در نظام آپارتایدی که بوجود آورده، شیعیان و سنی‌ها را از هم جدا کرده است. حدود نیمی از شیعیان بحرین نمی‌توانند زندگی مناسب داشته باشند. حکومت بحرین همانند حکومت آپارتایدی در آفریقای جنوبی در دهه ۱۹۸۰ یا همانند اسرائیل، بین شیعه و سنی، دیوار نکشیده است اما عملا این کار را انجام داده است.

وی افزود: خواسته‌های ما احقاق حقوق مردم و خواسته‌های انقلابی آن‌ها است و مطالبات ما به مسائل مذهبی هیچ ارتباطی ندارد. اما رژیم تلاش می‌کند مسائل و خواسته‌های ما را به صورت مسئله شیعه و سنی جلوه بدهد.

رجب اظهار کرد: در حال حاضر نیز غربی‌ها شیعیان را تهدید می‌دانند زیرا ایران با دولت‌های غربی همسو نیست و حزب الله با اسرائیل مبارزه می‌کند و به همین علت، دولت‌های غربی تصور می‌کنند اگر به شیعیان فرصت بدهند در عرصه سیاسی، قدرت داشته باشند، حزب الله و ایران تقویت خواهند شد. این رویکرد غرب و این سیاست خارجی غرب، مزورانه است و مردم بحرین هزینه این سیاست‌ها را می‌پردازند. آن‌ها با رژیم بحرین رابطه دارند و این رابطه همانند لکه‌ای ننگ است زیرا خون فرزندان بحرین در این میان ریخته شده است.

من را بزنید، من هم یک بسیجی ام....

آقای رییس جمهور:

ابوذرهای سپاه و بسیج امتحان پس داده اند، به فکر طلحه های خزیده در آستینتان باشید.

جناب آقای دکتر! ابوذرها و سلمان های سپاه امتحان پس داده های این انقلابند، شما مراقب طلحه هایی باشید که در آستینتان لانه کرده اند و در بیت شریف پشت پرده دولتتان شما را به جملی نوین رهنمون می کنند.

آری این روزها دشمنان خوب فهمیده اند باید تبر را بر جان کدامین درخت تنومند نهاد تا کمر استقامت و آزادگی را شکست. فهمیده اند که ماجرای شکست هایشان از تصمیمات کدام اتاق ها و حلقه ها آب می خورد. فهمیده اند پل اتصال مردم و یکتا نظام مستقل و آزاده دنیا کجاست.

امروز اگر دشمنان ما شب و روز، بی وقفه بر اسب کینه توزی خود از نظام اسلامی می تازند و پیشانی فرهنگی نظام یعنی بسیج و سپاه را مورد عنایت یاوه گویی های خود قرار می دهند حرفی نسیت چون ذات گرگ صفتان همین بوده و هست اما چند صباحی است انگشت تعجب در دهان ما گزیده شده است که چرا مرد کلید به دست اعتدال شمشیر را از رو بسته با فرزندان جان برکف بسیجی این انقلاب؟ چرا مرد شماره یک اجرایی کشور که می داند هرجا خواسته زمین بخورد سپاه و بسیج دستش را به حمایت گرفته اند بر شیپور غربی ها می دمد و ابرو بر سپاهیان در هم می کشد؟ واقعا چه شده است؟

ابوذرهای سپاه امتحان پس داده اند، مراقب طلحه های خزیده در آستیتنان باشید

رئیس جمهور عزیز.... ابوذر ها و سلمان های سپاه پاسداران انقللاب اسلامی آزمون خود را در بزنگاههای انقلاب پس داده اند در برابر تهدید دشمن تهدید کرده اند و در برابر تجاوزش دفاعی عزتمندانه و غیرتمندانه، در برابر تحریم چفیه بر کمر بسته اند و با اقتصاد مقاومتی نبض اقتصاد کشور را پرتپش نگاه داشته اند، در سازندگی، دولت ها را از زیر بار سنگین پروژه ها به سلامت به بیرون کشیده اند. در فتنه ها و شیطنت ها مقاوم و استوار از خیمه ولایت حراست و پاسداری کردند اما هیچگاه به خاطر نداریم در جواب توهین دشمنان لبخند زده باشند و با شیطان بزرگ دست دوستی داده باشند....

جناب آقای دکتر ابوذرها و سلمان های سپاه امتحان پس داده های این انقلابند، شما مراقب طلحه هایی باشید که در آستینتان لانه کرده اند و در بیت شریف پشت پرده دولتتان شما را به جملی نوین رهنمون می کنند. توهین به منتقدین، حمله به صدا و سیما، حمله به سپاه پاسداران، طرح همه پرسی و معلوم نیست نقشه های بعدیشان برای خارج کردن شما از آغوش این ملت چه باشد. ما یقین داریم شما این طلحه ها را نا امید می کنید...

دشمن برایتان کف می زند، بیدارید؟

آقای رییس جمهور، این روزها موج احسنت ها و تبریک های منافقین لندن نشین برای شما نقل صفحات شبکه های اجتماعی شده است و اشک بر گونه ما آنچنان جاری است که پهنای صورتمان را گرفته است، نه از تلخی سخنانتان نه، اندوه ما از کف زدن های خبیثانی است که می خواهند رییس جمهور من را از من گرفته و تریبون خود کنند.آنهایی که با افتخار به احترام سخنانتان درود روانه تان می کنند. بیدارید آقای رییس جمهور؟

اگر آنها فرموش کرده اند من و هم نسلانم فراموش نکرده ایم رشادت شما را در تیرماه 78 که آنگونه مچ فتنه گران را خواباند که هنوز دل خیلی هایشان با شما صاف نشده است. اما شما را چه شده است جناب آقای دکتر؟

این دستان شما و این صورت من، بنوازید

آقای رییس جمهور من یک بسیجی ام و همانند پدر پیر انقلابمان به بسیجی بودنم افتخار می کنم، حال اگر فکر میکنید با حمله به بسیج و بسیجیان می توانید مرهمی بر زخم شکستتان در تئوری وهم آلود مذاکره بگذارید، اگر خیال می کنید با برچسب نهادن بر سپاه و سپاهیان بر عدم توان کنترل اقتصاد سرپوش می گذارید و اگر فکر میکنید لبخندتان سهم آقایان کرسی نشین کاخ سفید است و شلاق های کلامتان زیبنده تن فرزندان فدایی رهبری این دستان شما و این صورت من....

بنوازید ...مرا بزنید .... من یک بسیجی ام.... یک بسیجی از نسل احمدی روشن ها...

این پیش نهادن صورت یک بسیجی را ضعف مپندارید که هم من و هم شما می دانیم بسیج و سپاه توده ی مردم اند و مشت مردم گره کرده و سهمگین تر از سیلی شماست اما همه ما امیدواریم شاید شما از نواختن سیلی بر گونه های ما خسته شوید و بعد از آن اگر دلتان با ما صاف شد شاید کمی هم بر دشمنان این انقلاب بتازید....

نشر:  گلستان ما /خبرگزاری دانشجو